محل تبلیغات شما

نمی‌توانم حرف بزنم. میدانم با حرف‌نزدن در معرض اتهام قرار می‌گیرم اما باز نمی‌توانم حرف بزنم. در من آلودگی و کثافتی است که باید زدوده شود و گمانم این است که این کار از سکوت بر می‌آید. مرهم این درد که نشانه‌ای ندارد سکوت است. راه‌های زیادی را رفته‌ام، لااقل به زعم خودم، و این لابد آخرین راه چاره است.

بیا بریم به مزار ملّا ممدجان

خدایا رحم کن بر من پریشان‌وار می‌گردم

در باب قصد و مقصد و مقصود

سکوت ,بزنم ,نمی‌توانم ,حرف ,آخرین ,راه ,نمی‌توانم حرف ,است که ,حرف بزنم ,را رفته‌ام، ,زیادی را

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها